فنای صفاتی از دیدگاه مولانا و مایستر اکهارت

نویسندگان

قاسم کاکایی

اشکان بحرانی

چکیده

بعد وجودشناختی و معرفت شناختی الهیات سلبی در آثار عارفان ادیان و سنت های گوناگون عرفانی بر دو رکن استوار است: خدا و نفس. در الهیات یا یزدان شناسی سلبی، چنان که از عنوان آن نیز پیداست، تأکید عارفان بر جنبه های ناشناختنی و ناگفتنی خداوند یا به تعبیر دیگر سخن از ذات خداست. از ذات ناشناختنی و ناگفتنی خدا با تعابیری استعاری نظیر تهیا، واحه، عدم یا نیستی و بی نام یاد می شود. اما در آثار برخی عارفان سده های میانه ی مسیحی، هم چون مایستر اکهارت، و نیز برخی از عارفان قدر اوّل عرفان اسلامی، همچون مولانا و شمس تبریزی، در پاره ای فقرات تأکید و تکیه از ذات خدا به سوی ذات نفس میل می کند. در آثار مولانا و اکهارت، از ذات نفس با تعابیری نظیر وحدت، بساطت، تاریکی و تهیا یاد می شود. برخی صاحب نظران نظیر دنیس ترنر، از این چرخش و این ویژگی ها بر وزان الهیات سلبی یا یزدان شناسی سلبی، از تعبیر انسان شناسی سلبی سود برده اند. در این جستار، ما بحث از این چرخش نگاه و ویژگی های پیش گفته را ذیل تعبیر فنای صفاتی بررسی می کنیم. در ادامه، نخست مهم ترین مقومات و بنیادهای اخلاقی فنای صفاتی در آثار مولانا و اکهارت را بر می رسیم و سپس به دو پیامد از مهم ترین پیامدهای پارسایانه ی فنای صفاتی، یعنی فقر و تبتل (انقطاع)، در آثار این دو عارف می پردازیم. فقر آموزه ای است که در آثار هر دو عارف، به وضوح و به کرات، دیده می شود اما تبتل از مختصات و شاید از ابداعات نظام اندیشگی و ساختار الهیاتی آثار مایستر اکهارت باشد.

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

بررسی و نقد دیالکتیک تعالی و حلول از دیدگاه مولانا و مایستر اکهارت

در سنّت ادیان ابراهیمی، آثار عارفان را با رویکردهای الهیاتی گوناگون می‌توان بررسی کرد. یکی از مهم‌ترین و پررونق‌ترین رویکردهای الهیاتی در الهیات جدید، رویکرد سلبی است. در مقاله‌ حاضر، به یکی از درون‌مایه‌های اصلی الهیات سلبی، یعنی رابطه‌ خدا و نفس، و دو رابطه ‌دیالکتیکی ذیل بحث خدا و نفس، یعنی دیالکتیک حلول و تعالی و دیالکتیک عروج و درون‌بود، در آثار دو عارف بزرگ مسلمان و مسیحی، مولانا و مایستر ...

متن کامل

بررسی و نقد دیالکتیک تعالی و حلول از دیدگاه مولانا و مایستر اکهارت

در سنّت ادیان ابراهیمی، آثار عارفان را با رویکردهای الهیاتی گوناگون می توان بررسی کرد. یکی از مهم ترین و پررونق ترین رویکردهای الهیاتی در الهیات جدید، رویکرد سلبی است. در مقاله حاضر، به یکی از درون مایه های اصلی الهیات سلبی، یعنی رابطه خدا و نفس، و دو رابطه دیالکتیکی ذیل بحث خدا و نفس، یعنی دیالکتیک حلول و تعالی و دیالکتیک عروج و درون بود، در آثار دو عارف بزرگ مسلمان و مسیحی، مولانا و مایستر اکه...

متن کامل

الهیات ایجابی و سلبی درنظر مایستر اکهارت

بحثِ «الهیات‌ایجابی و سلبی»، دو جریان متقابلی که در طول تاریخ تفکرِفلسفی در باب خدا هر یک متفکران بزرگی را از آنِ خود کرده­اند، بحث از یکی از مهم­ترین وجوه رابطة معرفت­شناختی انسان و خداست. مقالة‌حاضر به بحث از تلقی "مایستر اکهارت" (Meister Eckhart) (حدود1260-1328م)، عارف بزرگ مسیحی، در باب این دو رویکرد ایجابی و سلبی می­پردازد. در این مقاله، در ابتدا باتوجه به تعابیر اکهارت هر دو الگوی‌سلبی و ا...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید


عنوان ژورنال:
فلسفه و کلام

جلد ۲۰۱۲، شماره ۰۱، صفحات ۰-۰

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023